آشنایی با رومان
قبل نوشتن پارت یک اشنایی داشته باشیم با رومان>>>
دختر داستان:کلارا سانچز ۲۳ سالشه توی کافه کار میکنه و وقتی که کلارا ۱۶ سالش بود پدر و مادرش توی تصادف میمیرن درحال حاضر با دوست صمیمیش گلوریا اورتیز زندگی میکنه
پسر داستان:تام دیز ۲۵ سالشه بسکتبال بازی میکنه و وقتی ۵ سالش بود مادرش ولش کرد ی پدر پولدار عوضی داره که تام ارطباتشو باهاش قطع کرده و تنها زندگی میکنه ی دوست صمیمی داره به اسم متیو رئوس که از بچگی باهم بزرگ شدن و باهم خیلی صمیمی هستن اما هردوشون تنها زندگی میکنن تام ی ماشین داره و وقتی ۱۷ سالش بود ارتباطشو با پدرش قطع کرد
جمع بندی داستان اینکه :
این دونفر با اون دونفر چند جاییی باهم برخورد میکنن و بر اثر ی سری اتفاق ها باهم صمیمی میشن باهم وقت میگذرونن و صمیمیت بین این چهارتا بیشر میشه البته اینو بگم که قبلش از هم متنفر بودن و....
دختر داستان:کلارا سانچز ۲۳ سالشه توی کافه کار میکنه و وقتی که کلارا ۱۶ سالش بود پدر و مادرش توی تصادف میمیرن درحال حاضر با دوست صمیمیش گلوریا اورتیز زندگی میکنه
پسر داستان:تام دیز ۲۵ سالشه بسکتبال بازی میکنه و وقتی ۵ سالش بود مادرش ولش کرد ی پدر پولدار عوضی داره که تام ارطباتشو باهاش قطع کرده و تنها زندگی میکنه ی دوست صمیمی داره به اسم متیو رئوس که از بچگی باهم بزرگ شدن و باهم خیلی صمیمی هستن اما هردوشون تنها زندگی میکنن تام ی ماشین داره و وقتی ۱۷ سالش بود ارتباطشو با پدرش قطع کرد
جمع بندی داستان اینکه :
این دونفر با اون دونفر چند جاییی باهم برخورد میکنن و بر اثر ی سری اتفاق ها باهم صمیمی میشن باهم وقت میگذرونن و صمیمیت بین این چهارتا بیشر میشه البته اینو بگم که قبلش از هم متنفر بودن و....
- ۱.۰k
- ۰۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط